دوستداران ادبیات فارسی



از باغ می ‌برند چراغانی ‌ات کنند
تا کاج جشن های زمستانی ‌ات کنند

پوشانده ‌اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ‌ات کنند

یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می ‌برند که زندانی ‌ات کنند

ای گل گمان مکن به شب جشن می ‌روی
شاید به خاک مرده ‌ای ارزانی ‌ات کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ‌ای بترس که شیطانی ‌ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ‌ای است که قربانی ‌ات کنند


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

پریان خرید آنتی ویروس,خرید لایسنس نود 32 Rodney Ruben دلنوشته ژاله اطلاعات جامع دندانپزشکی الماس شمیران نو iranarc12 اعتبار سنجی avabnumber1